عليرضا محمدي عليرضا محمدي ، تا این لحظه: 17 سال و 4 ماه و 21 روز سن داره

علیرضا عشق زندگیم

خریدن جایزه

 پسرم ،طی این سرما خوردگی ات که مجبور شدیم سه بار سرم و چند بار آمپول بزنیم،به خاطر اینکه پسر شجاعی بودی  برات جايزه فوتبال دستی خوشگلي که ميخواستي رو خریديم تو هم حسابی خوشحال شدی مبارکت باشه نازم ...
4 بهمن 1391

خاطرات مسافرت به دبی با علیرضا جون

علی رضا جون شتر سواری خوش میگذره !!!!!   تو دبی "تورصحرا" علیرضا شتر سواری میکنه . همون روز اول که رسیدیم دبی 1390/10/10 روز ژانویه ساعت حدود ٣ رسیدیم هتل که تورها هم ساعتش از ٤ شروع ميشد ما از لیدر خواستیم که یک تور برای امروز برامون جور کنه چون فرصت زیاد نداشتیم که تور صحرا رو برامون گرفت علیرضا جون هم از ماشین سواری تو تپه های صحرا کلی خوشش اومده بود وقتی علیرضا جون شترها رو دید خواست سوار شترها بشه که با باباش سوار شدند  خیلی جای خوبی بود جاتون خالی ...
15 دی 1391

مهدكودك لعل

اين هم عكس مهد كودك لعل هست  ماماني عليرضامون چون رفته بود تركيه من هم يه روز از كار كمي زودتر مرخصي گرفتم تا عليرضا رو بردارم كه از خانم كريمي مربي شون اجازه گرفتم اين عكس و بندازم دوست عليرضا هم كه بغل دستش مبين هست . داشتن رنگ آميزي ميكردن كه عليرضام هم هي با شوق به همه معرفي ميكرد مامانمه ها   ...
2 دی 1391

محرم (تاسوعا و عاشوراي90)

السلام علي الحسين و علي اولاد الحسين و علي اصحاب الحسين تاسوعا ماماني يه نذر كوچكي ميده (قيمه پلو ) البته چون نذر نداره خودش براي احسان حضرت ابوالفضل ميده كم ميده به چند همسايه و ... اي هم عكس روزه تاسوعاي حسينيه و پسرم و هم ميبينيد عذاردار ابوالفضل و حسينه (خدا قبول كنه) ...
15 آذر 1391

محرم 91

سلام بر حسين و شهيدان كربلا  امروز تو آمادگي عليرضا جون قراره مراسم عزاداري برگزار بشه همچنين احسان حضرت ابوالفضل هم به بچه ها ميدن اوليا هم هر كدوم به نحوي تو مراسم شريك هستند  ديروز بابا براي عليرضا لباش مشكي امام حسين و خريده و صبح پسرم شال و پيرهن مخصوص محرم و تنش كرد و رفت به آمادگي  پسرم انشااله هميشه از ياران واقعي امام حسين باشي   ...
1 آذر 1391

دعوت به تولد سلنا جون

چهارشنبه پسرم و من به تولد سلنا دعوت بودیم  علیرضا جونم تا حالا سلنا رو ندیده بود سلنا دختر ناز و کوچولوی پریسا یکی از دوستان دوران دانشجویی منه  اولش علیرضا نمی خواست به تولد بره ولی بعد اینکه رفتیم اونجا یک دوست پسر بنام علیسان پیدا کرد و باهاش دوست شدندو تو اتاق سلنا هم توپ بازی میکردند پسرم زیاد دوست نداره به مراسم زنونه بیاد فداش شم از الان مرد شده    این هم یه عکس از تولد ...
24 آبان 1391

پسرم تحویل چک ؟؟؟؟ از حالا ؟؟ مبارکه

آفرين پسرم مامان و بابا به تو خيلي افتخار مي كنند تو مایه غرور مامان و بابا هستی  انشاءاله هميشه موفق و مؤيد باشي دوم آبان روز سه شنبه خانم  شائق به خاطر رفتار عالي تو يك چك 10 امتيازي داد . هركار خوب يك امتياز داره    ممنونيم هم از تو هم از خانم معلم مهربونت     ...
4 آبان 1391

اسپايدر من عليرضا

اين گل پسره من خيلي اسپايدرمن و دوست داره تا حالا هم 4 دست لباسش و خريديم يعني از 2 سالگي هر سال يه سايز بزرگترش و ميخريم اكثرا هم اين لباس و  تنش ميكنه هر وقت ميريم سي دي بخريم ميره سراغ مرد عنكبوتي ، هر وقت ميريم اباب بازي بخريم ميره باز مردعنكبوتي رو انتخاب ميكه البته بعضي وقتها هم بتمن يا بن تن يا لاك پشتهاي نينجا رو انتخاب ميكنه ولي اكثرا ترجيحش اسپايدرمن هستش ،البته ما ازش قول ميگيريم كه علي رفتيم سي دي يا اسباب بازي بخريم ولي از اون شخصيتهاي خطرناك برندار ولي بچه هست ديگه ميره اونجا ميبينه تحريك ميشه . با دستش اداش و درمياره كه مثلا نخ ميندازه تازه كتاب و رنگ آميزي هامون هم همشون از ايناست يا بتمن يا اسپايدرمن ...
19 مهر 1391

علیرضای من روز جهاني كودك مباركت باد

پسر گلم روز جهانی کودک مبارک پسرم دیروز مامانی برای روز کودک برات سی دی خرید و عصر بابا هم زود امد خونه تا بریم برات کادو بخریم که تو باز سی دی خواستی و ما دو تا سی دی خریدیم.      به امید داشتن روزهای خوب و دوران کودکیه خوب برایت . آرزو دارم در اینده و بزرگ سالیت هر زمان به خاطرات دوران کودکیت برگردی همیشه خاطراتت خوش باشند . دوستت داریم "بابا و مامان"   ...
17 مهر 1391